English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7308 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pit U زمین جنگ خروس
pits U زمین جنگ خروس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rooster U خروس
cocks U خروس
chanticleer U خروس
cocking U خروس
roosters U خروس
cock خروس
amaranth U گل تاج خروس
cockerels U جوجه خروس
cockerel U جوجه خروس
indian liquorice U چشم خروس
prince's feather U تاج خروس
gamecock U خروس جنگی
capon U خروس اخته
capons U خروس اخته
love lies bleeding U گل تاج خروس
bantamweight U خروس وزن
tumbleweed U تاج خروس
bantams U خروس جنگی
bantam U خروس جنگی
crow U بانگ خروس
crowed U بانگ خروس
crowing U بانگ خروس
crows U بانگ خروس
cock fighting U خروس بازی
rooster U جوجه خروس
cocker U خروس جنگی
cockfighting U جنگ خروس
moor cock U خروس کولی
fighting cock U خروس جنگی
sickle feather U شاهپر دم خروس
coxcomb U گل تاج خروس
lightweight U خروس وزن
cockscombs U گل تاج خروس
roosters U جوجه خروس
cocker U خروس باز
game fowl U خروس جنگی
game cock U خروس جنگی
lightweights U خروس وزن
cockscomb U گل تاج خروس
amaranthine U منسوب به تاج خروس
cockcrowing U وقت بانگ خروس
cockspur U سیخ پای خروس
cockfights U جنگ اندازی خروس ها
cockcrow U صدای بانگ خروس
cockfight U جنگ اندازی خروس ها
rupicoline U شبیه خروس کوهی
game fowl U نژاد خروس جنگی
rupicolous U شبیه خروس کوهی
suckers U خروس قندی اب نبات مکیدنی
heath cock U خروس کولی باقرقره سیاه نر
woodcock U خروس جنگلی اسیایی و اروپایی
sucker U خروس قندی اب نبات مکیدنی
prayer beads U لوبیای گیاه چشم خروس
indian licorice U عشقه چشم خروس نخود امریکایی
cocks U :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
jequirity U دانه گیاه چشم خروس شیرین بیان هندی
cock U :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
cocking U :مثل خروس جنگیدن گوش ها را تیز وراست کردن
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
domains U زمین
earths U زمین
domain U زمین
grazed U زمین
earthing U زمین
graze U زمین
floors U کف زمین
land n U زمین
soiling U زمین
globe U زمین
grass roots U کف زمین
floor U کف زمین
floor U کف زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floored U کف زمین
grazes U زمین
acre U زمین
geodetically U زمین
ground surface U کف زمین
tellus U زمین
aerospace U جو زمین
soils U زمین
soil U زمین
fields U زمین
ground U : زمین
real estate U زمین
globes U زمین
ground U زمین
acres U زمین
ground U کف زمین
cinder tracks U زمین دو
cinder track U زمین دو
this earthly round U زمین
terrain U زمین
rooter U زمین کن
earth U زمین
lackland U بی زمین
norland U زمین
ground line U خط زمین
fielded U زمین
land U زمین
field U زمین
extra terrestrial U زمین
shells U قشر زمین
ends U زمین حریف
rootle U زمین راباپوزکندن
geology U زمین شناسی
rolling country U زمین پوشیده
rear court U انتهای زمین
shelling U قشر زمین
mixed graze U توام زمین
mid court U وسط زمین
measuring rod U گز زمین پیمایی
marsh land U زمین ماندابی
science of geology U زمین شناسی
scrub land U زمین بایر
marchland U زمین مرزی
mallet field U زمین چوگان
lowland U زمین پست
geological U زمین شناسی
geological U زمین شناختی
low land U پستی زمین
landward U بسوی زمین
savanna U زمین هموار
mool U زمین خشک
shell U قشر زمین
salle d'armes U زمین شمشیربازی
routes U به زمین نشاندن
measurement ofland U زمین پیمایی
route U به زمین نشاندن
territory U زمین ملک
territories U زمین ملک
sandy soil U زمین ماسهای
saturated ground U زمین سیراب
low land U زمین پست
ended U زمین حریف
playing court U زمین بازی
profile line U نیمرخ زمین
pronely U روبه زمین
sidelining U خط کنار زمین
physical characteristics U خصوصیات زمین
sidelines U خط کنار زمین
uplands U زمین کوهستانی
pervious ground U تراوا زمین
sidelined U خط کنار زمین
sideline U خط کنار زمین
permeable ground U زمین تراوا
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com